• وبلاگ : ناصر نصيري
  • يادداشت : شعر كوتاه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام

    در کوچه پس کوچه اين خانه گشتم و لذت بردم

    سپاس

    + مريم 


    سلام

    استاد عالي بود.

    سلام استاد.احسانم دوم گرافيک شهيد اماني.
    + ناصر نصيري 

    ممنونم خانوم افشاري عزيز ... مرسي

    با سلام

    دوست عزيز تمام اشعار شما حاوي پيامي زيبا و دنشين بودند.

    با آرزوي موفقيت

    + miladhasani 

    سلام استاد

    شعراتونم مثل چشماتون قشنگه

    هميشه موفق باشيد

    + ALI.F 
    ههههههههههههههههههههههووووووووووووووووووررررررررررررررررراااااااااااا..........................
    + ALI.F 
    تولدت مبارک.........

    سلام دوست خوب وعزيزمن خسته نباشي دريك جمله:

    تولدت مبارك

    نمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادي

    دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني (ره)

    اروميه مركز هميشه سرسبز وغيور آذربايجان غربي AZERBAIJAN

    rs272@yahoo.com

    Happy Birthday!

    فونت زيبا سازفونت زيبا ساز

    فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

    f_13972006040m_d0692a3.gif

    سلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديد

    سلام دوست خوب وعزيزمن خسته نباشي دريك جمله:

    تولدت مبارك

    Birds_bird_2_prv.gif

    دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني (ره)

    اروميه مركز هميشه سرسبز وغيور آذربايجان غربي AZERBAIJAN

    rs272@yahoo.com
    Birthday CandlesBirthday Balloonسلام: خيلي خوش آمديد

    نمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادي

    مرسي مسيح جان

    مرسي !

    بذار يه سيگار روشن كنم ، بعد !!!!!!!!

    من هميشه عاشق نظر هاي شما بودم و هستم

    مرسي ....

    ناصر عزيز

    سر انجام رسيدم

    به زلال آبي حرف هايت

    بگذار قبل هر سلامي

    سيگاري روشن كنم

    اين قدر اين چشم هاي تو ژشت آن ذره بين ظريف و مليح مي بيند كه آب نه آن آبي است كه تو مي بيني و جوي جوش مهرباني را در سرچشمه هاي زلال آن سو ها مي بيني

    حالا بيا و اين شعر كوتاه پر حس تو را اينجوري بنويسم :

    نه در دارد... نه پنجره اي ،اين كليد..دست تو چه مي كند؟